سازمان متعالی، سازمان بهرهور
دکترمحمدعلی محمدی*
ایدرونیوز – نگاه و نگرش سیستمی به ما آموخته که، برای رسیدن به بهرهوری هرچه بیشتر و عملکرد مطلوب، بایستی همه اجزای سازمان دارای ویژگیها و شرایط لازم بعلاوه هدفمندی و نتیجهگرایی با تعامل مؤثر باشند. به عبارت دیگر خروجی و ستاندههای یک نظام حاصل کمیت و کیفیت خوب اجزای نظام است.
تقوم عملکرد به قابلیتها و همچنین تقوم توسعه قابلیتها به کمیت و کیفیت عملکرد، یک واقعیت مهم است که باید بخوبی درک و فهمیده شود تا حرکت و فعالیت دچار نقص، انحراف و وقفه نگردد.
سازمان بهرهور یک قابلیت است و بهرهوری نتیجه آن. بقول معروف از کوزه همان برون تراود که در اوست. عملکرد سازمانها نتیجه دو دسته عوامل مختلف است که جملگی اثرگذار و اثرپذیرند.
دسته اول عوامل درون سازمانی و قابل کنترل و دسته دوم عوامل برون سازمانی و غیرقابل کنترل که تحت عنوان عوامل محیطی نیز شناخته میشوند البته محیط نزدیک یا قلمرو مهمتر و مؤثرتر از محیط دور یا کلان است.
هنگامی که شما به ارزیابی یک سازمان میپردازید سه نوع تحلیل ضروری و مهم است. تحلیل عملکرد، تحلیل عوامل درون سازمانی و قابلیتها و تحلیل محیط. تحلیل عملکرد مبانی مقایسهای گوناگونی دارد که از جمله مهمترین آنها تحلیل روند و مقایسه با دورههای زمانی گذشته، مقایسه با دوره پایه، مقایسه با اهداف، مقایسه با متوسط صنعت ومقایسه با مهمترین رقیب یا رقبا است.
تحلیل عملکرد نیازمند شاخصها و سنجههای مختلف ولی جامع و فراگیر است. بهترین نگاه برای تحلیل و ارزیابی عملکرد یک نظام و سازمان، نگاه از دیدگاه ذینفعان مختلف سازمان است شامل مشتریان، صاحبان سرمایه و سهام، کارکنان و جامعه.
هر کدام از این ذینفعان توقعات و انتظارات خاص خود را دارند که بسیاری از موارد همراستا و همجهت با یکدیگر نیستند و در عین حال به یک اندازه حائز اهمیت نمیباشند اما همگی مهم و کلیدی هستند.
به همین دلیل مدلهای تعالی سازمانی با دقت کامل به این موضوع توجه کردهاند و برای هریک از این گروهها، معیارها و نشانگرهای بسیاری را جهت بررسی و ممیزی تعیین و تعریف کردهاند و جایزه ملی تعالی سازمانی که چهارده سال است بخوبی و با حمایت سازمانها و بنگاههای اقتصادی و حاکمیتی اجرا میشود، نیز به تبعیت از مدلهای تعالی سازمانی معتبر بینالمللی اینگونه معیارها را در مدل بررسی و ارزیابی خود دارد.
نتایج حاصل از این تحلیل، عملکرد مثبت بعلاوه عارضههای یک سازمان را نشان میدهد که علائم مفید و راهنما برای درک وضعیت و قضاوت و در عین حال عللیابی و ریشهیابی مسائل سازمان بعنوان مقدمهای ضروری برای حل آنها است. لذا تحلیل عملکرد نقطه شروع تحلیل و ارزیابی یک سازمان است.
تحلیل بعدی، تحلیل قابلیتها و توانمندیهای یک سازمان است. برای این نوع تحلیل نیز نیاز به مدل و معیارهای روشن، جامع و قابل قبول علمی است که به نتایج حاصل از ارزیابی بتوان اعتماد کرد.
مهم حصول اطمینان از جامعیت و علمی بودن بررسی و ارزیابی است. توانمندیهای یک سازمان در نظام رهبری و مدیریت، کارکنان، فرآیندها و فناوری آن، فضای عملیاتی و توان جلب مشارکت و همکاری شرکاء و همکاران بیرونی نهفته است که هریک از آنها در قالب یک حوزه کامل نیازمند مطالعه و بررسی دقیق و کارشناسی است و باید مجموعه پارامترها و عوامل هر حوزه از قابلیتها و توانمندیها را بدرستی تعریف و تبیین کرد که مدلهای تعالی سازمانی نیز بخوبی این نیاز را پوشش میدهند و تحت عنوان توانمندسازها با دقت و وسواس خاصی به بیان معیارها و زیرمعیارها و رابطه آنها با یکدیگر میپردازند که چنانچه ارزیاب با دقت لازم و مطابق با آن به ممیزی و ارزیابی یک سیستم و سازمان بپردازد میتوان تا حد زیادی به نتایج حاصل از فرایند ارزیابی مطمئن و امیدوار بود. بدون تردید قابلیت و شایستگیهای فرد ارزیابیکننده تحت عنوان ارزیاب تعالی سازمانی بعلاوه روش ارزیابی که ترجیحا” تیمی و مبتنی بر خرد و قضاوت جمعی است، عوامل کلیدی کیفیت ارزیابی هستند.
در فرایند جایزه ملی تعالی سازمانی نیز علاوه بر مدل برگرفته از مدلهای تعالی سازمانی معتبر بینالمللی، با دقت بسیار به پرورش و انتخاب ارزیابان تعالی سازمانی برای انجام ارزیابیها پرداخته می شود و با دقت و حساسیت خاصی امتیازدهی صورت میگیرد.
سازمانی که امتیاز بالایی براساس این نوع تحلیل و ارزیابی کسب میکند، مطمئنا” یک سازمان متعالی و بهرهور است که حاصل آن توان رقابتپذیری بالا است و نتیجه اصلی و واقعی آن در حوزه نتایج و عملکرد سازمان در معیارهای بهرهوری، کارآیی، اثربخشی، کیفیت، نوآوری، سودآوری و رضایت کارکنان و جامعه خود را نشان میدهد.
*- مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی