مهمترین اولویتهای ایدرو برای سرمایهگذاری
توسعه سرمایهگذاری و نوسازی صنایع در ماههای گذشته فرصت مناسبی را به وجود آورد تا با معاون نوسازی و بهرهوری این سازمان به گفتوگو بنشینیم.
عباس حاج فتحعلیها، معاون نوسازی و بهرهوری سازمان گسترش در این گفتوگو به تاریخچهای از وضعیت سازمان گسترش در دورههای مختلف پرداخت و از برنامههایی که ایدرو برای آینده در نظر دارد، خبر داد. مشروح این گفتوگو که به کارنامه ۵۰ ساله ایدرو مربوط میشود در ادامه آمده است.
فعالیتهایی که در یکسال گذشته بخش شما در ایدرو داشته چگونه بوده است و پروژههای اصلی و اولویت دار شما کدام است؟
فعالیتهای سازمانی به صورت جاری در طول دههها در جریان هستند و البته با فراز و نشیبهای مختلفی همراه بوده است. در یکسال گذشته پروژههای مختلفی که تعریف شده بود اما به مراحل عملیاتی نرسیده بود با امضای قرارداد به بهرهبرداری از آنها نزدیک شدهاند.
سازمان گسترش یک سازمان توسعهای است و طرحهای بسیاری درحالحاضر در دست اجرا دارد. در این زمینه برخی از پروژهها مربوط به معاونت نوسازی و بهرهوری میشود و برخی دیگر به معاونتهای دیگر سپرده شده است.
در یک سال گذشته چند اتفاق مهم در مجموعه ما رخ داده است که ازجمله آنها میتوانیم به طرح لاستیک و تایر زابل اشاره کنیم که به مرحله عقد قرارداد رسیده و عملیات اجرایی آن نیز شروع شده است.
یکی دیگر از فعالیتهای این معاونت راهاندازی طرح ممبران، تولید فیلترهای غشای سلولی است. فناوری تولید این فیلترها تنها در اختیار ۳ یا ۴ کشور دنیاست اما در قراردادی با دانشگاه صنعتی شریف مورد بررسی قرار گرفت، این فناوری در ایران نیز حاصل شده و امیدواریم در ماه آینده بهرهبرداری آزمایشی یا تولید نیمه صنعتی آن انجام شود.
یکی از کارهایی که در سال گذشته شروع کردیم و درحالحاضر در مرحله بهرهبرداری قرار گرفته است، خرید ماشینآلات ریسندگی بافت بلوچ است که ماشینآلات آن خریداری شده و بخشی از آنها نیز وارد ایران شده است و امیدواریم در نیمه دوم سال تمامی ماشینهای خریداری شده وارد کشور شده و بخش بافندگی نخ و ریسندگی بلوچ راهاندازی و بهرهبرداری شود.
مهمترین برنامههای شما برای آینده چیست و چه طرحهایی را درحالحاضر در دست اقدام دارید؟
مهمترین فعالیت ما برای آینده، نظارت بر اجرای طرحهایی است که آغاز شده است چرا که برای هرکدام از این طرحها از منابع ملی استفاده شده و باید زودتر پیشرفتهایی در آنها حاصل شود تا به بهرهبرداری برسند. در امسال و سال آتی طرح تولید الکل سوختی در کرمانشاه، طرح تولید مقاطع فولادی در اسفراین را داریم که امیدواریم بتوانیم زودتر پیمانکار مورد نظرمان را برای اینکار انتخاب کنیم، طرح تایر زابل نیز همانطور که گفتیم قراردادش بسته شده اما باید نظارت داشته باشید تا در زمانبندی مد نظر ساخت آن به پایان برسد، طرح لاستیکهای لرستان و کردستان است که ایدرو در آنها ۱۹ درصد سهم دارد. هدف اصلی ما این است که هیچوقت به عنوان رقیب بخش خصوصی وارد پروژههای مختلف نشویم.
از دیگر طرحهای در دست اقدام ایدرو میتوانیم به قند دزفول اشاره کنیم که ۸۵ درصد نوسازی آن پیشرفت فیزیکی داشته و امیدواریم در هفتههای آتی تولید آزمایشی آن آغاز شود.
بخش خصوصی نیز برای بازپسگیری این طرح اقدام کرده است و امیدواریم در هنگام بهرهبرداری این کارخانه نیز به سهامداران اصلی آن برگردد. ایدرو در این کارخانه هیچ سهمی ندارد و در این پروژه نیز به طور تقریبی میتوان گفت که هیچ منابع مالی برای ما بازگشت نخواهد داشت.
توضیحی در مورد وضعیت و فعالیتهای ایدرو در طول ۵۰ سال گذشته و تغییراتی که در شرایط فعالیتهای این سازمان ایجاد شده است بفرمایید. سازمان گسترش به عنوان یک ارگان توسعهای، بازوی دولت برای ایجاد رشد و رونق اقتصادی به حساب میآید. این بازو در زمانهای مختلف، نقشهای گوناگونی نیز به خود میگیرد به طوری که در ۵۰ سال پیش که این سازمان ایجاد شد، عمدتا وظیفه سازمان، سرعت بخشیدن به فعالیتهای کشور برای خروج از حالت کشاورزی و ورود به یک دوره صنعتی بود.
در آن مقطع فعالیتهای ایدرو در شهرهای مختلف مانند تبریز که ماشینسازی در آن ایجاد شد، نقش پیشرو در صنعتی کردن آن منطقه داشت. این فعالیتها در تبریز و اراک به خوبی قابل مشاهده هستند.
در مراحل بعد از انقلاب و با شرایط به وجود آمده، نقش ایدرو به یک هلدینگ تبدیل شده است و شرکت داری در زمره فعالیتهای آن قرار گرفته است. در این دوره شرکتهای مختلفی که بیصاحب بودند یا از فعالیت بازمانده بودند به سازمان گسترش معرفی میشدند و سازمان نیز این شرکتها را دوباره احیا میکرد. در آن مقطع نیز سازمان گسترش تمام توانایی خود را بکار برد تا توانست بهترین عملکرد را داشته باشد و طرحهای مختلفی را نیز از ابتدا ایجاد و به بهرهبرداری رسانید.
ایدرو در زمان جنگ نیز در حوزه ادوات نظامی وارد کار شد و در دوران دفاع مقدس تمام توانش را برای پیروزی در جنگ استفاده کرد. در مقطع بعدی که دوران سازندگی و بعد از جنگ بود یک دوره رشد سریع شرکتها را داشتیم که به دوران شکوفایی سازمان گسترش نیز معروف شده و این ارگان طرحهای مختلفی را در دست اقدام داشت و فعالیتهای گستردهای برای ایجاد کسب و کارهای جدید و کمک به بخش خصوصی انجام داد.
در اواخر دهه ۸۰ بحث خصوصیسازی مطرح شد و بخش عمدهای از شرکتهای سازمان گسترش را واگذار کردند که البته این خصوصی سازیها درست است و در راستای سیاستهای نظام انجام گرفته است اما در زمینه نحوه انتقال، انتقاداتی وارد است.
از آن زمان سازمان گسترش وارد مرحله جدیدی شد که اجرای طرحهای عمده بیشتر مد نظر قرار گرفته شد تا شرکت داری و هلدینگ. یکی از حوزههای ایدرو صنایع دانشبنیان است که بخش خصوصی تمایلی برای ورود به آن ندارد چرا که ریسک در آن بسیار بالا است اما سازمان گسترش این ریسک را برای بهتر شدن وضعیت صنعت کشور انجام میدهد.
حوزه دیگر فعالیتهای ایدرو صنعتی کردن مناطق محروم است که به دنبال آن اشتغالزایی و رونق وارد آن مناطق میشود و بخش خصوصی به خاطر نبود هیچ فعالیت صنعتی در این مناطق معمولا وارد کار در این حوزهها نمیشود. سازمان گسترش با سرمایهگذاری در این مناطق فعالیتهای صنعتی را در این بخشها افزایش میدهد برای مثال ما لاستیک و تایر زابل و همچنین بافت و صنایع بلوچ را در ایرانشهر داریم. علاوه بر این موارد اگر در برخی از صنایع بخش خصوصی نیاز به کمک یا مشارکت داشته باشد نیز سازمان گسترش وارد عمل میشود.
این مشارکتها تنها سهام داشتن از یک شرکت و جنبههای مالی نیست بلکه در زمینههای مدیریتی نیز به شرکای بخش خصوصی کمک میشود. از دیگر حوزهها نیز میتوانیم به نوسازی صنایع اشاره کنیم که شاید در سالهای بعد از انقلاب کمتر به این موضوع پرداخته شده است اما باید تجهیزاتمان را به روز کنیم تا در زمینه نوسازی نیز فعالیتهای گسترده تری را شاهد باشیم.
سازمان گسترش از سال ۹۲ که دولت یازدهم وارد عمل شد با شرایط بسیار سختی که از دولت پیشین به جای مانده بود روبهرو شد چرا که در دولتهای قبل خصوصیسازی، برنامه این سازمان را تا حدودی تضعیف کرده بود. ایدرو در طول این سالها چه پیشرفتهایی داشته و الان در چه مرحلهای قرار گرفته است؟
خصوصیسازی اتفاقی است که باید در کشور ما رخ دهد چرا که سیستم دولتی هیچگاه بنگاه دار خوبی نبوده و تجربه تمام دنیا این موضوع را نشان داده است. کیفیت خصوصیسازی به میزان مدیریت نیز بستگی دارد، اگر مدیران دولتی داشته باشیم اما تحت قوانین دولتی عمل نکنند عملا خصوصیسازی انجام نشده است و این همان چیزی است که به آن خصولتی گفته میشود. اگر خصوصیسازی داشته باشیم و از مدیران درست استفاده کنیم میتوانیم شاهد پیشرفت در زمینه خصوصیسازی باشیم و هر سازمانی باید تحت همان قوانین خودش فعالیت کند.
بانکها باید بانکداری کنند و از بنگاهداری باید پرهیز کنند. هر بانکی میتواند سهام شرکتها را در اختیار داشته باشد که به آن مدیریت سهام گفته میشود اما با بنگاهداری فرق دارد.
اگر قوانین ما به نوعی باشد که جلوی این فعالیتها را بگیرد ما شاهد پیشرفت بیشتری در صنایع خواهیم بود. وقتی شرکتی از ایدرو که یک سازمان صنعتی است گرفته میشود به سازمانی داده میشود که هیچ سابقهای در حوزه صنعت ندارد و همین ممکن است باعث ایجاد مشکل در آن شرکت یا کارخانه صنعتی شود.
شرکتها باید با یک برنامهریزی درست از سازمان گسترش جدا شده و به بخش خصوصی بپیوندند چرا که در غیراین صورت حتما دچار مشکل میشوند برای مثال شرکت گسترش صنایع بلوچ باید در اختیار سازمان گسترش باقی بماند تا جایی که در نهایت به عنوان یک بنگاه اقتصادی میتواند به یک ثبات منطقی تجاری درست برسد وسپس به بخش خصوصی واگذار شود تا منطق سودآوری برای بخش خصوصی برقرار باشد و پایدار بماند.
منبع : روزنامه گسترش صنعت