معاون برنامه‌ریزی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران(ایدرو) بیان کرد

ایدرو نیازمند آزادی عمل برای توسعه صنعتی کشور

با تصویب اصل ۴۴ قانون اساسی در سال ۸۷ مقررگردید کلیه فعالیت‌های تصدی‌گری دولت واگذار شود، این امر به دلایل گوناگون مشکلات بزرگی برای سازمان‌های دولتی به وجود آورد.

براساس این اصل قرار بود درصد قابل‌توجهی از منابع حاصل از واگذاری سهام شرکت‌ها به سازمان‌های توسعه‌ای برگردانده شود تا این سازمان‌ها بتوانند دوباره به توسعه صنعتی بپردازند، که این امر بواسطه محدودیت‌های منابع مالی دولت محقق نشد.

سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) به عنوان نخستین و بزرگترین سازمان توسعه‌ای کشور بیشترین صدمات را از واگذاری‌های نامتناسب و نابهنگام متحمل شده است؛ به‌ویژه اینکه بسیاری از واحدهای تحت مالکیت این سازمان به شیوه رد دیون واگذار شد.

این سیاست باعث شد تا علاوه بر اینکه ایدرو واحدهای صنعتی بزرگی را از دست دهد، آن واحدها نیز به مالکیت افرادی در بیاید که هیچ تخصصی در صنعت و اقتصاد نداشتند و در نتیجه مسیر کسب‌وکار شرکت‌ها تغییر یافته و یا پس از فروش اموال و زمین آنها شرکت را به ورطه نابودی و توقف کامل سوق دادند.

با این حال اکنون وضعیت سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، با برنامه‌ریزی‌هایی که صورت پذیرفته است، از حالت بحرانی که در دولت نهم و دهم وجود داشت، درآمده است. برای بررسی این وضعیت و نقش برنامه‌ریزی در این سازمان با ابوالفضل کیانی بختیاری، معاون برنامه‌ریزی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به گفت‌وگو پرداختیم.

ایدرو نیازمند آزادی عمل برای توسعه صنعتی کشور

ایدرو نیازمند آزادی عمل برای توسعه صنعتی کشور

 

مشروح این مصاحبه در ادامه آمده است.سازمان گسترش چه برنامه‌هایی را از زمان مدیریت قبلی به مدیریت جدید انتقال داده و چه برنامه‌هایی رد اولویت شدند؟

برنامه‌های آینده سازمان گسترش را هم اعلام بفرمایید. سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) به‌عنوان با سابقه‌ترین سازمان توسعه‌ای یکی از بنیان‌های مهم برای توسعه صنعتی کشور است که در طول حدود نیم قرن حیات خود، خدمات ارزنده‌ای را در مسیر توسعه صنعتی ارائه نموده است.ایدرو به‌عنوان یک نهاد محوری توسعه صنعتی، با دو وظیفه اصلی ایجاد بنگاه‌های جدید صنعتی و نوسازی بنگاه‌های صنعتی فرسوده پا به عرصه حیات گذاشت.

با گذشت زمان و تغییر شرایط، روند خدمات گسترش و نوسازی صنعتی دگرگون شده و این سازمان به علل مختلف، فعالیت‌های خود را مطابق با شرایط صنعت و کشور بهنگام نموده است. در هر دوره متناسب با تکالیف قوانین و احکام بالادستی و سیاست‌های اقتصادی کشور، ماموریت‌های خود را تغییر داده است.ایدرو با احداث ۴ کارخانه مهم ماشین‌سازی تبریز، اراک، تراکتورسازی تبریز و آلومینیوم اراک از سال‌های ۴۶ تا ۵۰ شروع به کار کرد و تا سال ۵۷ کارخانجاتی از قبیل واگن پارس، هپکو، موتوژن و… را ایجاد نمود و به سازمان موثری در صنعت کشور تبدیل شد.

از سال ۶۰ صنایع خودروسازی کشور که تا قبل از انقلاب خصوصی بود به‌ایدرو واگذار شد و تا پایان سال ۶۸ خدمات مهمی در جنگ ارائه کرد. همه توجه‌ایدرو در این سال‌ها، سرمایه‌گذاری در ماشین‌آلات سنگین بود. تا سال ۷۵ تولید خودرو به ۱۲۴ هزار دستگاه رسید که البته۸۰ هزار دستگاه آن پیکان بود. همچنین سرمایه‌گذاری روی ۱۰ طرح بزرگ صنعتی آغاز شد.

از سال ۷۶ به بعد سرمایه‌گذاری قابل توجهی در صنعت خودرو تحقق یافت و در سال ۹۰ با تولید یک میلیون و ۶۰۰ هزار دستگاه، رتبه سیزدهمین تولیدکنندگان خودرو در جهان را به خود اختصاص دادیم. با آغاز طرح توسعه میدان گازی پارس جنوبی طرح‌های پیمانکاری عمومی خصوصاً در حوزه نفت و گاز مانند فازهای ۱، ۶، ۷و ۸، ۱۴، ۱۷ و ۱۸ از محورهای مورد تاکید و راهبردی‌ایدرو بوده که نتایج و پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای در بر داشته است.

از سال ۷۶ درایدرو توجه ویژه‌ای به صنایع نوین صورت پذیرفت. از سال ۸۰-۷۹ با اجرای قانون برنامه سوم و سپس قوانین مختلف، قانون تاسیس و اساسنامه سازمان مورد هجمه قرارگرفت.از سال ۸۷ تا ۸۹ نگاه به سازمان، نگاهی حذفی بود. با تصویب و اجرای قانون اصل ۴۴ می‌باید سهام سازمان بوسیله سازمان خصوصی‌سازی فروخته شود و وجوه آن به خزانه واریزگردد و سازمان به‌تدریج نحیف شود.از ۸۹ تا ۹۱ بدون پیش‌بینی ابزار مالی، با تصویب ۱۲۱ طرح غالبا کوچک با سازوکاری بسیار ناقص جهت اجرا در مناطق محروم با مشارکت بخش خصوصی و نیز دارندگان‌ایده‌های نو به‌وجود آمد.از مهر ۹۱ تا اسفند ۹۲ اصلاح قانون اجرای اصل ۴۴ بوسیله مجلس با الحاق تبصره ۷ به ماده ۳ قانون اجرای اصل ۴۴ بعمل آمد. این تبصره که علاوه برایدرو، ایمیدرو و پتروشیمی و شرکت شهرک‌های صنعتی را نیز در برگرفت، سه ماده از قانون فوق‌الذکر را اصلاح کرد: اختیارات مجمع شرکت‌هایی که در فهرست واگذاری قرار داشتند تا زمان واگذاری به سازمان‌های توسعه‌ای واگذار شد، همچنین مصوب شد ۷۰ درصد از منابع حاصل از فروش سهام شرکت‌ها به این سازمان‌ها برگردد تا دوباره بتوانند در امر توسعه فعالیت و مشارکت داشته باشند که البته بدلیل محدودیت‌های مالی دولت، تاکنون این درصد قابل ملاحظه، علیرغم واگذاری بیش از ۱۰۰ شرکت وابسته به این سازمان برگشت داده نشده است.همچنین کمک به حوزه بهسازی و نوسازی صنایع کشور از دیگر فعالیت‌هایی است که‌ایدرو هم راستا با ماموریت‌های اصلی خود دنبال کرده و برای نمونه می‌توان مواردی همچون: نوسازی شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه، شرکت نساجی قائم شهر و شرکت گسترش صنایع بلوچ و… را برشمرد.

بنابراین همان‌گونه که بیان شد، ایدرو راهبردها و صنایع هدف خود را متناسب با مقتضیات زمانی و الزامات بالا دستی، تغییر داده است و فعالیت‌های خود را محدود به یک سری از صنایع هدف کرده است. این صنایع شامل حمل‌ونقل با زیر مجموعه‌های خودرو، ریلی، دریایی و هوایی، صنایع پیشرفته با زیر مجموعه‌های الکترونیک، میکرو الکترونیک، بیوفناوری و تجهیزات پزشکی است. دیگر صنایع هدف‌ایدرو حوزه نفت و گاز است که تجهیزات‌سازی و توسعه صنایع پایین دستی را در دست اقدام دارد. به همین سبب می‌توان گفت که در هر دوره مدیریتی بر اساس وضعیت منابع موجود و همچنین نیاز کشور، تغییرات راهبردی ایجاد شده و صنایع هدف نیز تغییر کرده‌اند. در دوره‌هایی که مشکلات ومحدودیت‌های قانونی و منابع مالی کمتربود، فعالیت‌های‌ایدرو گسترده‌تر و اثربخش‌تر بود.
در افق آینده نیزایدرو در جوار انجام مگا پروژه‌های مهم و راهبردی به ارائه نقش‌ها و کارکردهای نرم در لوای برند معتبر خود ازجمله توسعه فناوری، انتقال فناوری، بهم‌رسانی کسب‌وکار، رهبری کنسرسیوم‌ها، جذب سرمایه‌گذاریهای خارجی، کمک به تجاری‌سازی و رشد شرکت‌های دانش‌بنیان، تقویت ارتباطات میان صنعت و دانشگاه و توسعه کارآفرینی، توسعه نوآوریهای صنعتی و بطور خلاصه تحقق سیاست‌های کلان اقتصاد مقاومتی خواهد پرداخت. از معاونت برنامه‌ریزی انتظار می‌رود که برنامه‌ها با دقت کافی ریخته شوند تا با تغییر مدیران، برنامه‌ها دستخوش تغییرات نشود. در این زمینه در طول مدیریت خود چه فعالیت‌هایی انجام داده‌اید؟ برنامه‌های سازمان گسترش و برنامه‌ریزی استراتژیک این ارگان بدین صورت است که با استناد به اسناد بالادستی و توقعات بالادستی در برنامه‌ریزی‌های سازمان تاثیر مستقیم دارند. سند چشم‌انداز ایران در ۱۴۰۴، سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، نقشه جامع علمی کشور و اسنادی از این دست در تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی‌های این سازمان نقش انکارناپذیری دارند. عملا بخش ورودی برنامه‌ریزی استراتژیک سازمان متکی به اسناد بالادستی است که غالبا این اسناد به صورت بلندمدت تنظیم می‌شوند بنابراین زمانی که برنامه‌های خود را به این برنامه‌های راهبردی‌گره بزنیم، حتی با تغییرات مدیریتی بازهم این فعالیت‌ها ادامه پیدا خواهد کرد.از دیگر ورودی‌های اثرگذار در تدوین برنامه‌های سازمان، انتظارات وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت برای این حوزه است، که مورد توجه قرار می‌گیرد، همچنین مسائل مورد انتظار، ذی‌نفعان و شرکت‌های همکار با سازمان نیز در برنامه‌ریزی‌ها لحاظ می‌شود. برای مثال مجموعه پیمانکاران یا شرکت‌های تابعه سازمان توقعاتی دارند که ما باید در تبیین برنامه‌های‌مان به این موارد نیز توجه داشته باشیم. در ادامه تجارب نیروهای انسانی سازمان که‌مدت‌ها در تصمیم‌گیری‌ها شرکت داشته‌اند نیز دخیل است چراکه این افراد با تجربه خود در قالب تیم‌های تصمیم‌گیری می‌توانند اهداف مشخصی را برای سازمان ایجاد کنند که به موفقیت منجر شود.
پیش‌بینی ما این است که با توجه به بلندمدت بودن برنامه ها، تغییر زیادی در آنها شاهد نخواهیم بود. به عنوان نمونه باید بگوییم زمانی که سازمان وارد حوزه پیمانکاری و تولید دانش شد، مدیران بعدی نیز این راه را ادامه دادند. همین مثال برای صنعت خودرو نیز قابل بیان است. در کل گره خوردن برنامه‌ها به سیاست‌های کلی نظام می‌تواند راهی برای اجرای بلندمدت آن باشد.
در زمینه اجرای برنامه‌های تنظیم شده شاهد شیوه‌های مختلفی هستیم که هر مدیر با ورودش آن را تغییر داده است. از نظر شما چگونه می‌توان جلوی این مشکل را به گونه‌ای‌گرفت که دیگر شاهد تغییر اجراها نباشیم؟ این موضوع طبیعی است که هر مدیری با توجه به ذهنیت، دانش و بینشی که نسبت به مسائل مختلف دارد یک شیوه ذهنی را برای رفع مشکلات ارائه می‌دهد و نمی‌توانیم بگوییم که یک شیوه اجرایی قابل تعمیم به تمام دوره‌ها است. ممکن است یک مدیر درایدرو حضور داشته باشد که کاملا نتیجه‌گرا و پروژه محور فعالیت کند و این فرد را نمی‌توان با مدیری که علمی – اجرایی است مقایسه کرد. در اجرای برنامه‌ها شیوه‌های ذهنی و مدیریتی با یکدیگر متفاوت است اما بهترین مدلی که طی سال‌های حضور در این سازمان تجربه کرده‌ام، حضور افرادی علمی، اجرایی با تعاملات بین‌المللی بوده است. در این دوره‌ها دستاوردهای خوبی داشته‌ایم و مدیران با تجربه‌ای هم تربیت کردیم. آنچه مسلم است اینکه ماموریت‌های اساسنامه‌ای سازمان با تغییر مدیران دستخوش تغییر نشده است، لیکن نحوه اجرای ماموریت‌ها متفاوت بوده است.

وظایف سازمان‌های توسعه‌ای به‌طور کل شامل چه مواردی می‌شود و با توجه به حضور ۵۰ساله ایدرو در صنایع ایران، تاثیر این سازمان را چطور ارزیابی می‌کنید؟
سازمان‌های توسعه‌ای مانند سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، تنها محدود به کشورهای در حال پیشرفت یا کشورهایی که هنوز از نظر اقتصادی پیشرفت نکرده‌اند؛ نیست و در تمامی کشورهای دنیا می‌توانیم نمونه‌هایی از این سازمان‌ها را مشاهده کنیم. البته این سازمان‌ها بنا به شرایط هر کشور از قابلیت‌ها و کارکردهای مختلف برخوردار هستند و وظایف خاصی نیز بر عهده دارند. سازمان توسعه‌ای گسترش و نوسازی صنایع ایران در ۵۰ سال پیش به وجود آمده و آن زمان بخش خصوصی توانمندی هم در کشور نبوده یا به قدری کوچک بوده که توانایی تحمل ریسک‌های سرمایه‌گذاری در صنایع بزرگ یا در مناطق محروم درآن دوره وجود نداشته است. در طول این پنجاه سال بیش از ۲۸۰ شرکت عظیم صنعتی و اشتغالزا توسط این سازمان ایجاد شده است که نقش قابل توجهی در توسعه اقتصادی کشور ایفا نموده‌اند یعنی بطور متوسط در هر سال بیش از ۵شرکت بزرگ صنعتی داشته‌ایم.سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، در حالی موفق به توسعه صنعتی شد که بر اساس قانون تاسیس و اساسنامه به این سازمان اجازه داده شده بود طبق قوانین خاص خودش اداره شود و اختیار عمل بالایی نیز داشته باشد. تا زمانی که این اختیار عمل و آزادی عمل وجود داشت منشا توسعه صنعت در سطح کشور بود اما به محض آنکه اختیارات این سازمان محدود و قوانین بازدارنده بر آن حاکم شد، واگذاری‌های نامناسب شرکت‌های تابعه صورت‌گرفت و مطالبات مالی‌ایدرو برای ایفای نقش موثر به این سازمان پرداخت نشد، با مشکلات مختلفی روبه‌رو شدیم.در افق آینده این سازمان‌ها باید دو کار بزرگ را به عنوان فعالیت‌های دووجهی برای کشور انجام دهند. نخست اینکه اختیار درآمدزایی برای آنها در نظرگرفته شود و دوم آنکه از محل درآمدزایی بتوانند توسعه ایجاد کنند. خوداتکایی نیز یکی از مواردی است که باید در نظرگرفته شود.ایدرو اگر اجازه درآمدزایی داشته باشد می‌تواند اتکای خود را به دولت کمتر کرده و از منابع خودش بعنوان بازوی دولت برای توسعه استفاده کند. نکته دیگر اینکه سازمان‌های توسعه‌ای نقش و جایگاه خاصی را در انقلاب چهارم صنعتی و افق آینده توسعه صنعتی جهان عهده‌دار هستند. یکی از نقش‌هایی که سازمان‌های توسعه‌ای می‌توانند داشته باشند، آماده‌سازی بنگاه‌ها برای انقلاب صنعتی چهارم است. سازمان‌هایی مانندایدرو باید تلاش کنند تا بنگاه‌ها از تولید سنتی به تولید هوشمند حرکت کنند. توسعه صنعتی کشور زمانی اتفاق خواهد افتاد که ما بتوانیم زیرساخت‌های لازم برای انقلاب صنعتی را ایجاد کنیم.

 

منبع : پایگاه خبری گسترش