مقاومت در برابر تکانهها
رئیس هیئتعامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایدرو معتقد است برای پیشرفت به ویژه در زمینههای تولیدی و صنعتی باید نگاه سیستمی بر اداره کشور حاکم باشد.
به گزارش ایدرونیوز ، رئیس هیئتعامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران ( ایدرو ) معتقد است برای پیشرفت به ویژه در زمینههای تولیدی و صنعتی باید نگاه سیستمی بر اداره کشور حاکم باشد. شاهد منظورش کرهجنوبی است که در بسیاری از زمینهها فعالیت خود را همزمان با ایران شروعکرده و اکنون از ما در اقتصاد بسیار جلوتر است.به اعتقاد دکتر معظمی ، در شرایط فعلی کشور، بخشهای ((نفت)) و ((صنعت)) میتوانند پیشران باشند.
سازمان گسترش تا چه میزان در بحث اقتصاد مقاومتی و نیل به اهداف خود برای حمایت از تولید داخلی مؤثر بودهاست ؟
قبل از اینکه وارد بحث اقتصاد مقاومتی شوم ، اجازه دهید نقش سازمانهای توسعهای ، ارتباط آنها و نقشی که میتوانند در این دوران داشتهباشند را بررسی کنیم. ایدرو ۵۰ سال پیش تشکیل شده و مسئولیت اصلی آن توسعه صنعتی، نوسازی و بازسازی صنایع است. به نظر من این سازمان از زمان آغاز به کار این وظیفه را خوب انجام دادهاست. اما متأسفانه از یک تاریخ به بعد، زمانی که این وظایف از سازمان گرفتهشد ، عملکردی پیدا کرد مشابه باقی سازمانهای اداری، این در حالی است که سازمانهای توسعهای نقششان سرمایهگذاری از جانب دولت و به نیابت از دولت و نیز حمایت از بخش خصوصی است تا کار توسعه صنعتی در کشورها انجام شود. همه دنیا هم این سازمانها را کموبیش دارند. اگر سازمانهای توسعهای مانند پتروشیمی را بررسی کنیم، متوجه میشویم که کارهای بزرگی در آن انجام شدهاست، اما امروز شرایط آن را نگاه کنید؛ ۲۵۰ طرح و پروژه در سازمان اجرا و سپس واگذار شدهاست، اصلا بنا نیست سازمانهای توسعهای بنگاهداری کنند، بلکه قرار است بسازند و سپس واگذارکنند . منتها به مرور زمان مدام نقش اینها دستکاری شدهاست، در حالی که اختیار و مسئولیت، لازم و ملزوم یکدیگر هستند. اولین کار این است که سازمانهای توسعهای را به اساسنامه اولیهای که داشتند، بازگردانیم. برای کشور ما که در دوران رکود به سر میبرد و نرخ بیکاری نگرانکننده است و بالاترین نرخ بیکاری را در بین فارغالتحصیلان دانشگاهی داریم، باید راهحلی برای مشکلات پیدا کرد. از نظر من بخش عمدهای از این مشکلات از طریق سرمایهگذاری حل میشود اما با کمال تأسف باید بگویم که روند رشد سرمایه گذاری نیز در کشوربسیار نگرانکننده است. به صنایع دقت کنید؛ تقریبا اکثر صنایع بزرگ کشورمان امروز دچار مشکل جدی هستند. این در حالی است که اگر اینها رونق داشتهباشند و شرایط برای آنها طوری باشد که بتوانند کارکنند، اشتغال ایجاد میشود. حیف است که نظام از ظرفیت سازمانهای توسعهای استفادهنکند.
شما معتقد هستید ایدرو در حاشیه قرار دارد؟
در حاشیه بود.
زمانی که ایدرو را تحویل گرفتید، آن را یک سازمان حاشیهای میدیدید؟
من روزی که ایدرو را تحویل گرفتم، میدانستم چگونهاست اما صرفا به دلیل باوری که داشتم، تأکید کردم که این سازمان دارای ظرفیت و پتانسیلی است که میتواند کارهای بزرگ انجام دهد. امروز از دیدگاه من اقتصاد جزء مهمترین مشکلات کشور است. وقتی هم میگوییم اقتصاد،منظور تنها عرضه و تقاضا نیست، امنیت کشور، معیشت مردم و رضایتمندی آنها هم به اقتصاد ارتباط دارد. خیلی باید دقت کرد و نگران این بحث بود. اقتصاد یک علم است و برای اینکه راه بیفتد، هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه مؤلفههای اقتصادی را براساس علم اقتصاد دنبال کنیم.البته بحث متغیرهای پیشبینی نشده هم وجود دارد و طبیعی است که بهعنوان مدیران استراتژیک باید حتما سناریوپردازی شود برای گزینههای متفاوتی که ممکن است وجود داشته باشد.
درباره چگونگی سیاستهای اقتصاد مقاومتی توضیح دهید؟
دو بخش در کشور داریم که بهویژه در شرایط فعلی میتوانند پیشران باشند؛ یکی بخش نفت است و یکی صنعت. اگر این دو بخش تکان خوردند، اقتصاد کشور میتواند شکوفا شود.صنعت ساختمان جزء صنایعی است که نقش درخورتوجهی در خروج از رکود و ایجاد اشتغال دارد، اما چرا تکان جدی نخورده و ملموس نیست؟ برمیگردد به قدرت خرید، رشد اقتصادی و درآمد سرانه. بنابراین باید تمام دغدغه ما این باشد که موتور اقتصاد روشن شود. البته موتور اقتصاد روشن شده، اما شتابش باید بیشتر شود.
شما اعتقاد دارید این شتاب در گرو نفت و صنعت است؟
بله بر اساس آمار بانک مرکزی، رشد اقتصادی ششماهه اول۷.۴ درصد بود. بخش عمده این رشد به خاطر نفت است. برای اینکه از این شرایط رکود بیرون بیاییم، باید ابتدا ایجاد تقاضا کنیم و یکی از روشها، تحریک تقاضاست. اگر میبینید دولت ۱۵ هزار میلیارد تومان به بنگاهها میدهد، این بحث بنگاههای زودبازده نیست؛ این را بر اساس یک پروسه جدید و در راستای سیاست افزایش تولید به بنگاههایی که مشکل نقدینگی دارند، میدهند.
اقتصاد مقاومتی چگونه میتواند مانع خامفروشی شود؟
امروز گفتمانهای متفاوتی برای اقتصاد مقاومتی مطرح میشود. من اقتصاد دان نیستم و علم اقتصاد هم نخواندم اما به عنوان یک مدیر اجرائی عملگرا، تعریف اقتصاد مقاومتی را این میدانم)):طراحی اقتصاد و فراهمکردن شرایطی که اقتصاد از تکانهها آسیب نبیند)). مثلا این مشکل را درباره فروش نفت خام میبینیم. اما چه باید کرد؟یقینا راهکار اصلی این است که به جای فروش نفت خام ظرفیت تولید را بالا ببریم و در تولید ارزش افزوده ایجاد کنیم. مثلا تمرکز را روی افزایش تولید پتروشیمی، الانجی، گاز و صادرات گاز قرار دهیم. اتفاقا امروز بحث صادرات گاز یکی از مقولههایی است که ما در آن دارای مزیت ویژه و رقابتی هستیم پس باید برای توسعه سرمایهگذاری در خارج از کشور در این حوزهها فعالتر شویم. این نکته را هم تأکید کنم که در کشورهای عضو اوپک، تنها کشوری هستیم که سرمایهگذاری در این حوزهها نداریم و این بسیار بد است.
در شرایطی که اقتصاد جهانی رشد بالایی ندارد، بهترین فرصت برای سرمایهگذاری است. ما به جای بعضی از هزینهها میتوانیم با خرید سهام واحدهای برزگ در جهان، مشارکت بینالمللی و سرمایهگذاری را توسعه دهیم. آنها آماده این موضوع هستند.بخشی از تولیدات ما صرفا برای مصرف داخلی است، ولی استراتژی صنعتی ما باید تولید برای صادرات باشد نه تولید برای مصرف داخل.
من این را در اقتصاد مقاومتی میفهمم. پس باید کاری کنیم که اقتصاد تا این حد نوسان نداشته باشد. اقتصاد براساس آنچه در ابلاغیه ۲۴ بندی مقام معظم رهبری آمده، هم اقتصاد درونگرا میشود و هم برونگرا؛ اقتصادی است که تکیهاش بر حداکثر استفاده از توانمندی داخلی است و بخش نفت هم یکی از بندهای آن است که به آن اهمیت داده شده است.
اشاره داشتید به حداکثر استفاده از توانمندی داخل. این مسئله واقعا چگونه قابل اجراست؟
به نظر من دو اتفاق باید بیفتد؛ ابتدا در باور مدیران. باید باور و شناخت نسبت به توانمندی داخلی تغییر کند، دوم شناختشان بیشتر شود. تفکر حاکم بر مدیران کشور این است که توانمندی کشور در حدی نیست که بتواند نیاز آنها را تأمین کند. سؤال ما این است؛ آنهایی که امروز دارای توانمندی شدند، چگونه به این مطلوب رسیدهاند؟ در سازمان گسترش قراردادی با کرهایها بستیم برای ساخت کشتی در ایران. تاریخچه کشتیسازی کره تقریبا همزمان با صنعت کشتیسازی در ایران بود، اما چرا آنها جزء بزرگترینها هستند و ما امروز اصلا مطرح نیستیم؟ شما اگر بخواهید کشتیساز شوید، باید شرکت کشتیرانی و شرکت نفتکش قرارداد انبوه ببندند تا آنها بروند خودشان را تجهیز و مشارکت کنند.مجموعه بزرگی مانند صدرا و ایزوایکو را داریم ولی اینها امروز با ظرفیتهای بسیار بسیار پایینی کار میکنند. امروز نگاه به خارج بسیار پررنگتر از نگاه به داخل است و این یک مصیبت و خلاف اقتصاد مقاومتی است. ظرفیت خودروسازی سنگین کشور خالی است اما میرویم و چندین هزار اتوبوس از برزیل میخریم، واگنسازیها ظرفیتشان خالی است اما میرویم و چند هزار واگن از خارج میخریم.
برای رسیدن به این هدف باید چهکارکرد؟
ابتدا باید باور مدیران را تغییر دهیم و سپس شناختشان نسبت به ظرفیت و توانمندی داخلی بهبود یابد و البته تولید داخلی ما تولید رقابتپذیری باشد؛ یک جایی هم به کارفرما حق بدهید. باید برویم به سمت اینکه تولید داخلیمان حتما رقابتپذیر و به لحاظ کیفیت قابل رقابت باشد. من نمیخواهم وجود فساد را نفی کنم ولی میخواهم بگویم همه مشکلات به خاطر فساد نیست. فقدان عزم ملی و جدینگرفتن موضوع ما را به اینجا رسانده است.
به نظر میرشد دغدغهای در دولت آقای روحانی شکلگرفتهاست و مصوباتی در این زمینه داشتهاند.
در اینکه دغدغه مسئولان عالی کشور است، اصلا شک نکنید. اما این چگونه انجام میشود؟ این را باید در قالب یک مدل آورد و سیستماتیکش کرد. راهش این است که مثلا وزارت راه بگوید واگنسازها برای من دوهزار واگن و این قدر لوکوموتیو بسازند با این مشخصات. من از شما میخرم؛ آنها هم حتما میروند میسازند.
شرکت خارجی مثلا با فاینانس پنجساله و ۱۰ میلیون هم ارزانتر محصول را تحویل میدهند. رقابت با این شرکت چه راهی دارد؟نظام بانکی کجا به این مسئله ورود کند؟
اصلا با این نرخ سود بانکی مگر میشود رقابت کرد؟ کدام صنعتی است که امروز ۲۰ درصد سود داشتهباشدکه بتواند۱۸، ۲۰ درصد سود بدهد؟ اصلا این نظام و ساختار بانکی نمیتواند تولید را حمایت کند. صنعتگر نمیتواند با آن همراه باشد. من نمیخواهم نظام بانکی را محکوم کنم. آنها هم همین را میگویند که قیمت تمامشده پول در کشور ما بالاست، آن هم مؤلفههای خودش را دارد. اگر نگاهمان به اداره کشور سیستمی نباشد، جواب نمیدهد.
منبع : ویژه نامه اقتصاد مقاومتی شرق – اسفند ۱۳۹۵