تصویر اقتصاد بنگاهی ایران در آینه”IMI۱۰۰”
به فاصله تنها یک روز به برگزاری معرفی ۵۰۰ شرکت برتر ایرانی معروف به “IMI۱۰۰”، مجید درویش مدیر رتبهبندی شرکتهای برتر ایران، نتایج کلی این رویداد بزرگ را اعلام کرد.
به گزارش ایدرونیوز ، سازمان مدیریت صنعتی از سال ۱۳۷۷ رتبهبندی شرکتهای برتر ایران را هر ساله برای فراهم کردن آمار و اطلاعات شفاف و مفید در مورد بنگاههای اقتصادی کشور انجام داده و فضای روشنتری از کسب و کار اقتصادی ایران ارائه میدهد تا به مدیران بنگاههای اقتصادی، سیاستگذاران و پژوهشگران، یاری رساند که شناخت و درک دقیقتری از مقیاس، ساختار مالی و اقتصادی صنایع و بنگاههای اقتصادی بزرگ کشور بیابند. سازمان مدیریت صنعتی با تهیه این فهرست تلاش میکند به صورت سالانه و با اتکا بر آمارهای تا حدودی قابل اعتماد، تصویری از چگونگی تغییرات در آرایش بنگاههای بزرگ کشور، صنایع و فعالیتهای اقتصادی مختلف در کنار یکدیگر ارائه دهد. این نقشه میتواند راهنمای مفیدی برای مدیران، سیاستگذاران و سرمایهگذاران باشد و منجر به تحقیقات پژوهشگران در جهت شناخت فضای کسب و کار از زوایایی تازه شود.
مشروح مصاحبه با وی و نتایج کلی این رویداد را در ادامه میخوانید.
– چند روزی به معرفی ۵۰۰ شرکت برتر ایرانی در مراسم IMI100 باقی مانده است. اگر بخواهیم بررسی بر نتایج کلی این دوره(صورتهای مالی سال ۹۴) داشته باشیم، کدام گروههای صنعتی توانستهاند در این دوره، سهم بیشتری از فروش نسبت به دوره پیش داشته باشند؟ یا به عبارت دیگر، کدام گروه بیشترین سهم میزان فروش را در میان دیگر گروهها دارد؟
در سال مالی ۹۴ و در یک نگاه کلی، شرکتهای فعال در گروه خدمات مالی مانند بانکها و بیمهها در مقایسه با شرکتهای تولیدی از نظر میزان فروش وضعیت بهتری دارند. در واقع، اکثر شرکتهای تولیدی در این دوره افت فروش داشتهاند. البته نباید فراموش کرد که در مورد بانکها، صورتهای مالی پیشین آنها(صورت مالی ارائه شده در مجمع)، در نظر گرفته شده است.
به این ترتیب، با مقایسه فهرست این دوره با دوره پیش مشاهده میشود که در سال مالی ۹۴، سهم فروش گروه بانکها و موسسات اعتباری از کل فروش ۵۰۰ شرکت، ۳۴٫۱ درصد بوده است. این در حالی است که سال پیش از آن، این سهم ۲۷٫۵ درصد بوده و در این دوره ۶٫۴ درصد سهم این گروه از فروش کل ۵۰۰ شرکت، افزایش یافته است. بنابراین، گروه بانکها و موسسات مالی قویترین گروه در اقتصاد ایران هستند و بیشترین درآمد را دارند.
پس از این، گروه پتروشیمی با سهم ۱۰٫۷ درصدی قرار دارد که نسبت به سال مالی ۹۳، سهم آن ۱٫۸ درصد کاهش یافته است. گروه فرآوردههای نفتی در میزان فروش جایگاه سوم را دارد و سهم ۹٫۹ درصدی این گروه، در سال مالی ۹۴، حدود ۴٫۲ درصد نسبت به سال پیش از آن کاهش یافته است.
به این ترتیب، گروه شرکتهای چند رشتهای صنعتی نیز با کاهش سهم از میزان کل فروش ۵۰۰ شرکت برتر در سال مالی ۹۴، مواجه بوده و سهم این گروه از ۸٫۱ درصد در سال مالی ۹۳ به ۶٫۸ درصد در این دوره رسیده است. همچنین گروه وسایط نقلیه و قطعات خودرو نیز در این دوره ۶٫۲ درصد سهم از کل فروش داشته که این میزان کاهش ۰٫۵ درصدی نسبت به سال پیش را نشان میدهد.
– نتایج کلی که از مقایسه شاخص رشد فروش این دوره با دوره پیش حاصل شده است، حاکی از چه مواردی است؟ و در واقع، وضعیت فروش این ۵۰۰ شرکت در شاخص فروش به عنوان شاخص اصلی این رتبهبندی چه تغییراتی کرده است؟
در مقایسه شاخص فروش دوره کنونی با دوره پیشین مشاهده میشود که رشد فروش ۵۰۰ شرکت در سال ۹۴ کاهش یافته است. سال ۹۳، رشد فروش این شرکتها نسبت به سال پیش از آن ۱۹٫۱ درصد بوده است، اما در سال مالی ۹۴ این عدد به ۱٫۳ درصد کاهش یافته است. این نکته به معنی این است که در سال مالی ۹۴ فروش شرکتها نسبت به سال مالی پیش از آن، ۱٫۳ درصد افزایش یافته، اما میزان رشد فروش در این مدت ۱۷٫۸ درصد کاهش داشته است.
مورد قابل توجه این است که فروش شرکتها به قیمتهای جاری محاسبه شده و بخش قابل توجهی از رشد ۱٫۳ درصدی فروش شرکتها، مربوط به افزایش قیمت محصولات بوده است. بنابراین، این میزان رشد لزوما به معنی افزایش تولید نیست و عامل تورم نیز باید در نظر گرفته شود. به این ترتیب و با احتساب میزان تورم بر رشد فروش به این نتیجه میرسیم که در سال مالی ۹۴، شرکتها نه تنها رشد فروشی نداشتهاند، بلکه رشد منفی نیز داشتهاند. این امر، نشان دهنده وجود رکود در اقتصاد کشور است و آن را تایید میکند.
همانطور که گفته شد، در سال مالی ۹۳ رشد فروش شرکتها ۱۹٫۱ درصد محاسبه شده و تورم ۱۵٫۶ درصدی در کشور داشتهایم که در نتیجه رشد فروش واقعی ۳٫۵ درصد میشود. این در حالی است که در سال مالی ۹۴ رشد فروش شرکتها ۱٫۳ درصد و میزان تورم در این سال بر اساس اطلاعات بانک مرکزی ۱۱٫۹ درصد بوده است. بنابراین، رشد واقعی فروش در این دوره منفی ۱۰٫۶ درصد است و این مهم نشان دهنده کاهش ۱۰٫۶ درصدی فروش واقعی شرکتها است.
– از نظر میزان فروش تفاوت میان ۱۰۰ شرکت اول با گروههای ۱۰۰ شرکتی بعدی به چه صورتی است؟
همچنان مانند گذشته، روند تفاوت زیادی که میان میزان فروش ۱۰۰ شرکت اول با گروههای ۱۰۰ شرکتی بعدی وجود داشته، حفظ شده است. به این ترتیب، ۱۰۰ شرکت اول که شرکتهای بزرگی هستند و بیشتر شامل هلدینگها میشوند، با گروههای بعدی تفاوت معناداری در میزان فروش دارند. در مجموع فروش ۵۰۰ شرکت برتر ایرانی، ۸۶٫۹ درصد آن مربوط به ۱۰۰ شرکت اول است و ۱۰۰ شرکت دوم سهم ۸٫۴ درصدی دارند. پس از آن، ۱۰۰ شرکت سوم ۲٫۶ درصد، ۱۰۰ شرکت چهارم ۱٫۳ درصد و ۱۰۰ شرکت پنجم ۰٫۸ درصد از کل میزان فروش ۵۰۰ شرکت را در اختیار دارند. به عبارت دیگر، روند تمرکزی که در اقتصاد بنگاهی ایران وجود داشته، همچنان حفظ شده است.
– این فاصله زیاد میان ۱۰۰ شرکت اول با دیگر شرکتها نشان دهنده چیست؟ و اصولا رتبهبندی هلدینگهای بزرگ چه کمکی به اقتصاد ملی میکند؟
در واقع، این مهم نشان میدهد که فاصله میان شرکتهای بزرگ در اندازه و میزان فروش با دیگر شرکتها خیلی زیاد است. البته نباید فراموش کرد که بسیاری از شرکتهای موجود در ۱۰۰ شرکت اول، هلدینگهای مالی هستند که فروش، صادرات و دیگر موارد عملکردی مجموعه شرکتهای تابعه آنها نیز در عملکرد شرکت بالادستی محاسبه میشود. هدف از در نظر گرفتن هلدینگها در این رتبهبندی نیز این است که شرکتهای قدرتمند در اقتصاد ملی معرفی شوند و وضعیت آنها که سهم قابل توجهی در اقتصاد ایران دارند، همواره رصد شود تا به سیاستگذاران کمک شود تا در تصمیمگیریهای کلان وضعیت این بنگاههای اقتصادی را در نظر داشته باشند.
– آیا شرکتهای زیر مجموعه هلدینگها نیز به طور جداگانه رتبهبندی میشوند؟ و اگر این اتفاق روی میدهد، دلیل آن چیست؟
بله. شرکتهای زیرمجموعه این هلدینگها نیز به طور جداگانه رتبهبندی میشوند و دلیل آن، این است که در رتبهبندی شرکتهای برتر، باید تصویری از وضعیت بخش بزرگی از شرکتهای ایرانی ارائه شود. همچنین، این شرکتها با وجود قرار داشتن در زیرمجموعه هلدینگها، به طور جداگانه علاقهمند هستند تا وضعیت خود را در مجموع ۵۰۰ شرکت برتر یا گروه صنعتی مربوط دنبال کنند. رتبهبندی، به این شرکتها کمک میکند تا بتوانند سیاستگذاری مناسبتری برای آینده داشته باشند. علاوه بر این، برخی از این شرکتها خود شرکتی بزرگ هستند و ممکن است حتی شرکتهایی را در زیر مجموعه خود داشته باشند.
– در بحث اشتغالزایی و صادرات وضعیت میان این گروههای ۱۰۰ شرکتی به چه ترتیبی است؟
در اشتغالزایی و صادرات نیز وضعیت موجود، تقریبا مشابه میزان فروش است. به عنوان مثال در بحث صادرات، ۱۰۰ شرکت اول، ۹۰ درصد صادرات کل ۵۰۰ شرکت را در اختیار دارند.
– در خصوص صادرات غیرنفتی، وضعیت ۵۰۰ شرکت برتر ایرانی چگونه است؟
کل صادرات غیرنفتی ایران در سال ۹۴ بر اساس آمار ارائه شده از سوی گمرک، ۴۰ میلیارد دلار بوده است که ۵۰۰ شرکت برتر ۲۸ میلیارد دلار صادرات داشته اند که حدود ۷۰ درصد است. این آمار برای ۱۰۰ شرکت اول ۶۳ درصد است. در همین رابطه، سال پیش سهم ۵۰۰ شرکت، ۶۲ درصد بوده است که باید در نظر داشت که سال ۹۳، کل صادرات غیرنفتی ۵۰ میلیارد دلار بوده و این میزان در سال ۹۴، به ۴۰ میلیارد دلار رسیده است. بنابراین کل میزان صادرات غیرنفتی ایران در سال ۹۴ نسبت به سال ۹۳، حدود ۲۰ درصد کاهش یافته، اما سهم ۵۰۰ شرکت در همین مدت، ۷ درصد افزایش یافته است.
– در این دوره از میان کل گروهها، کدام صنعت بیشترین میزان صادرات را داشته است؟ و وضعیت دیگر صنعتها به چه ترتیبی است؟
قویترین گروه از این نظر، گروه پتروشیمی است که از مجموع صادرات این ۵۰۰ شرکت، سهم ۴۲ درصدی دارد. پس از آن، گروه فرآوردههای نفتی سهم ۲۲ درصدی و جایگاه دوم را در اختیار دارد. گروه چند رشته ای صنعتی و خدمات بازرگانی هم در جایگاههای سوم و چهارم قرار دارند.
– سهم ارزش افزوده شرکتهای رتبه بندی شده(۵۰۰ شرکت برتر) از تولید ناخالص داخلی(GDP) کشور به چه ترتیب است؟
در سال مالی ۹۴ این شرکتهای رتبهبندی شده(۵۰۰ شرکت)، در ۱۷ درصد از تولید ناخالص داخلی(GDP) کشور سهم داشته اند. این در حالی است که این میزان در سال مالی ۹۳، ۱۸ درصد بوده است و بنابراین سهم این شرکتها از GDP در این دوره، یک درصد کاهش یافته است. در این زمینه، سهم ۱۰۰ شرکت اول در سال مالی ۹۴، حدود ۱۴ درصد محاسبه شده که سال پیش از آن این میزان، ۱۵ درصد بوده است. کاهش این شاخص نیز در دوره کنونی، یکی از نشانه های دیگر وجود رکود در کسب و کار کشور است.
– آیا سهم ۱۷ درصدی این ۵۰۰ شرکت از GDP، نشان از این دارد که شرکتهای بزرگ دیگری که در تولید ناخالص داخلی کشور تاثیرگذار هستند، وجود دارند و در میان این ۵۰۰ شرکت نیستند؟
با توجه به اینکه “شرکتهای دولتی انحصاری” در این رتبهبندی حضور ندارند، این سهم از تولید ناخالص داخلی کشور برای این ۵۰۰ شرکت قابل توجه و منطقی است و نشان میدهد که بیشتر شرکتهای بزرگ در این رتبهبندی حضور دارند. همچنین مانند آنچه گفته شد، بخشهای دیگر اقتصاد که تولید ارزش افزوده میکنند، در این رتبهبندی وجود ندارند. البته شرکتهای بزرگ دیگری نیز به تعداد اندک، وجود دارند که به دلیل عدم شفافیت، تمایل به حضور در IMI100 را ندارند و چون الزامی برای مشارکت آنها وجود ندارد، رتبه بندی نمیشوند.
به عنوان مثال در خصوص “شرکتهای دولتی انحصاری” میتوان از شرکت ملی نفت نام برد که مسلما سهم قابل توجهی در GDP دارد و اجازه ورود به رتبه بندی IMI100 را ندارد. بنابراین، در آمار کنونی سهم این شرکت یا شرکتهای مشابه آن، دیده نشده است.
– IMI100 علاوه بر رتبهبندی شرکتها در مجموع ۵۰۰ شرکت برتر، اطلاعات دیگری از شرکتها در خصوص جایگاه آنها در گروه صنعتی مربوط هم ارائه میکند. لطفا در این خصوص توضیح دهید و بگویید که این کار با چه هدفی انجام میشود؟
در IMI100 دو نوع فهرست وجود دارد. هر شرکتی یک بار در فهرست عمومی قرار میگیرد و در کنار انواع مختلف شرکتها و صنایع گوناگون، رتبه بندی شده و تصویر اقتصاد بنگاهی در این فهرست مشخص میشود. همچنین ۵۰۰ شرکت موجود در رتبهبندی IMI100، با توجه به زمینه فعالیت در ۳۱ گروه صنعتی تقسیم میشوند و تمام مقایسهها و گزارشهای یاد شده در این ۳۱ گروه صنعتی نیز به تفکیک انجام میشود. بنابراین، زمانی که این اطلاعات منتشر میشود، هر یک از شرکتهای رتبه بندی شده، میتوانند به راحتی جایگاه خود را در میان کل شرکتهای برتر کشور و گروه صنعتی که در آن فعالیت میکنند(میان رقبا)، پیدا کنند و ارزیابی مناسبی از نقاط ضعف و قدرت خود داشته باشند. به این ترتیب، مدیران شرکتها نیز میتوانند بر اساس این اطلاعات، برنامهریزی و استراتژی مناسبی برای ادامه کار شرکت انتخاب کنند.
– یکی دیگر از نتایج کلی که از سوی IMI100 منتشر میشود، پراکندگی استانی ۵۰۰ شرکت برتر است. وضعیت این گزارش چگونه است؟
آمارها در این خصوص نشان میدهد که تمرکز بالایی از شرکتها در استان تهران قرار دارد. البته در این میان، بانکها و بیمهها به دلیل اینکه شعب آنها در تمام استانها پخش شده است، حذف شدهاند. به این ترتیب، ۷۰ درصد این ۵۰۰ شرکت(با حذف بانکها و بیمهها) در استان تهران قرار دارند و پس از آن، استان بوشهر با ۷ درصد، هرمزگان با ۵ درصد، خوزستان با ۴٫۹ درصد و اصفهان با ۴٫۱ درصد در جایگاههای بعدی قرار دارند. در این آمار حتی میتوان تمرکز هر صنعت در استانهای مختلف را نیز به دست آورد.
– نتایج دیگری که از اطلاعات IMI100 به دست میآید، مقایسه برخی از اطلاعات این رتبهبندی با فورچون ۵۰۰ و آمارهای مشابه در دیگر کشورها است. لطفا در این مورد توضیح بیشتری بدهید.
بله. ما ۵۰۰ شرکت برتر ایرانی را با ۵۰۰ شرکت فورچون جهانی مقایسه میکنیم که اطلاعات جالبی از آن به دست میآید. به این طریق هم میتوان شرکتهای ایرانی را با شرکتهای معتبر جهانی مقایسه کرد و هم میتوان رشتههای کسب و کار و سهم آنها در اقتصاد ایران را با آمارهای جهانی قیاس کرد. به طور مثال آمارها در این مورد نشان میدهد که صنعت بیمه ایران، نسبت به کشورهای پیشرفته بسیار ضعیفتر است.
همچنین مورد دیگری که در این مهم میتوان به آن اشاره کرد، این است که اگر سهم مالکیت کشورهای مختلف از شرکتهای موجود میان ۵۰۰ شرکت برتر فورچون را بررسی کنیم، به این نتیجه میرسیم که جایگاههای برتر به ترتیب متعلق به کشورهای آمریکا، چین، ژاپن، آلمان، فرانسه و انگلستان است. بنابراین، این کشورها شرکتهای بزرگتری دارند و اگر رتبهبندی شرکتها بر اساس بیشترین میزان GDP را مشاهده کنیم، به این نتیجه میرسیم که جایگاههای برتر دقیقا مشابه فهرست یاد شده است. این امر، نشان دهنده اهمیت وجود شرکتهای بزرگ در اقتصاد است و به این ترتیب، کشورهایی که شرکتهای قدرتمندتری دارند، دارای تولید ناخالص داخلی بیشتری نیز هستند.
همچنین این مقایسهها نشان میدهد که ایران در کدام صنایع دارای شرکتهای بزرگ است و وضعیت دنیا در این خصوص به چه ترتیبی است. به طور مثال شرکت اول فورچون در گروه فروشگاهها فعالیت دارد و “والمارت” به عنوان بزرگترین شرکت دنیا بر اساس فورچون، در صنعت فروشگاهی فعال است. علاوه بر مقایسه IMI100 با آمارهای فورچون، چندسالی است که نتایج به دست آمده از “IMI100” با اطلاعات مشابه در دو کشور آمریکا و ترکیه قیاس میشود. در حال حاضر، آمار و اطلاعات این دو کشور در دسترس است و اگر اطلاعات دیگر کشورها نیز به دست بیاید، مقایسه با آنها نیز انجام میشود.
– چه اطلاعاتی از مقایسه ۵۰۰ شرکت برتر ایرانی با شرکتهای برتر آمریکا و ترکیه به دست میآید؟
این مقایسه نشان میدهد که شرکتهای ایرانی از نظر قدرت در قیاس با شرکتهای این دو کشور در چه جایگاهی قرار دارند. نتایج نشان میدهد، شرکتهای آمریکایی فاصله زیادی با شرکتهای ایرانی دارند، اما ایرانیها با شرکتهای ترکیهای نزدیک و همتراز هستند. همچنین صنایعی که شرکتهای بزرگ ایرانی در آن فعال هستند با این کشورها تفاوتهایی دارند. به عنوان مثال گروه گردشگری در ترکیه از صنایع قدرتمند است، در حالی که این گروه در ایران ضعیف است. همچنین از جنبههای دیگری این مقایسهها انجام شده است که از آن جمله میتوان به درآمدهای صادراتی شرکتهای بزرگ ترکیهای که از شرکتهای ایرانی بسیار بیشتر است، اشاره کرد.
علاوه بر این، اگر مقایسهای میان برترین گروههای صنعتی این سه کشور داشته باشیم، به این نتیجه میرسیم که در این زمینه نیز تفاوتهایی وجود دارد. در ترکیه به ترتیب گروههای برتر، فرآوردههای نفتی، انرژی و حمل و نقل هستند و در آمریکا نیز به ترتیب گروههای فرآوردههای نفتی، فروشگاهها و بانکها و موسسات مالی صنایع برتر هستند.
– IMI100 علاوه بر مقایسه های یاد شده، شرکتهایی را هم به عنوان شرکتهای پیشرو معرفی میکند. لطفا در این خصوص توضیح دهید.
کار ارزنده دیگری که در IMI100 انجام میشود و تنها مربوط به عملکرد یک ساله مالی شرکتها نیست و عملکرد چهارساله آنها را در نظر میگیرد، تعیین شرکتهای پیشرو و رشد سریع است. در واقع این فهرست شامل شرکتهایی است که بالاترین ارتقا را از نظر میزان فروش در یک دوره چهار ساله داشته اند و یک رشد مستمر بیشتر از رقبا را رقم زده اند.
این مهم در بحثهای اقتصادی بسیار پر اهمیت است و استمرار رشد شرکتها در ایران همواره با مشکل همراه بوده است. در ایران شرکتهای بزرگ، بزرگ متولد میشوند و معمولا در ابتدا دولتی هستند. این در حالی است که شیوه درستی که در کشورهای پیشرفته روی میدهد، به این صورت است که ابتدا شرکتها کوچک تاسیس و بعد به تدریج با رشد مستمر تبدیل به شرکتهای قدرتمند میشوند. بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا به ترتیب گفته شده، به وجود آمدهاند.
بنابراین بحث شرکتهای پیشرو و دارای رشد سریع، ارزندهترین رتبهبندی است که از سوی IMI100 ارائه میشود. به این ترتیب، شرکتهایی که در سطح اول هستند، پیشرو و در سطحهای بعدی با عنوان رشد سریع معرفی می شوند.
همچنین به دلیل اهمیت زیاد بحث صادرات برای ایران، الگوی خاصی طراحی شده تا بتوانیم شرکتهای برتر صادراتگرا را نیز معرفی کنیم. بنابراین، ۱۰ شرکت به عنوان شرکتهای برتر صادراتگرا معرفی میشوند. در این خصوص تنها بحث میزان صادرات مطرح نیست و شرکتهای برگزیده این فهرست بر اساس یک شاخص ترکیبی انتخاب میشوند. این شاخص ترکیبی از سه شاخص میزان صادرات، رشد صادرات نسبت به سال قبل و سهم صادرات از فروش شرکت بر اساس فرمولی خاص، به وجود آمده است و به این ترتیب ۱۰ شرکت اولی که بر اساس این شاخص، بیشترین میزان را به دست میآورند، به عنوان شرکتهای صادراتگرا معرفی میشوند.
منبع : عصربازار